هم سلولی...
دلی اینجا ...حواست کجاست؟؟؟ . . روزی رد پایی را در عرض جاده بو کشیده ام . . خیلی حرف بود از تلاقیه نگاهت با دیگری احساس خیانت کنی . . در حالی که تمام جاده وارونه ساز زد . . باز نبریدم دوختم ....اهای کجای برگه ی دفتر مشق فرهاد . . مجهول بود....شیرین بود که کلنگ زد . . می بودی تبر که هیچ شمشیر می کشیدیم
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + شنبه 17 تير 1393
/ 1:13 /