هم سلولی...
عاشقت می کنند تا از پا درت اورند انگار یک دنیا عقده سوار دلشان کردند ادمیانی که حتی مفهوم زندگی را نمی دانند این راز هایی از کثافات درون نکبت بار دوپا .....نمودنی عجیب دارد بگذار ید بیش از ورود نکنم به ته ماجرا....جهنم داغی خواهیم داشت/ منتظر که باشی . فردا هر گز نخواهد رسید......انگار قصد ندارد....پیله اش را بشکافد این فردایی که امروزمان را دق داده/ من..مات تصویر تو ام . با من غریبگی نکن/ کلمات اضافی.....حرف های اضافی ادم های اضافی .... خسته می کنند ...ادم ها .....ادم را .... یکی به لبخند اضافی....یکی به اشک های اضافی هیچ تعادلی انگار نیست نه دنیا...نه ادم هایش ان نبودند که خدا انتظارش را داشت ان بالا شاید به فکر تجدید حیات انسان دیگری باشد تا خلقتش را بازسازی کند/ گاهی یه نفر باعث میشه واسه یک لحظه...نفس راحتی بکشی و بگی خدایا ای ول.....داری...با این خلقتتت/ این همه ادم روی زمین بی تو زندگی می کنند.......چرا من نمی تونم/ دلتنگی های ادمی را باد ترانه ای می خواند رویاهایش را اسمان پر ستاره نادیده می گیرد . . . .و هر دانه ی برفی اشکی نریخته می ماند بغض می شود.... تا در پنهان ادمی در تنهایی ....جایی در کنج تنهایی....پروانه ی دل شکسته شود/ مقرون به صرفه است...زبانت را ببری و به برخی ها نگویی دوستشان داری..... یک زبان می میرد اما یک عمر این روح رنج نمی کشد... صرف می کند....ببری... اما تاوان یک عمر بی معرفتی را ندهی/ جایی همین حوالی....روزی....یا شبی غرورت را لگد کوب خواهند نمود.... چربیه یک بار سقوط را به تن باید مالید زرنگ ادم هایی هستند که بار دومی .....قدم به بی راهه ننهند.... قبل از اسارت قبل از ....دل دادن...قبل از همه ی کار ها....تا اخر خط را بخوانید وقتی به غالف گیر شدید دیگر راهی برای فرار نیست در طول یک سیگار.... رویای یک دیدار........... اینجا سکوت محض...... //// // / دلتنگی بسیار.....بهت و فراموشی..... فکر یک هم اغوشی.... // خاکستر و تکرار.....در طول یک سیگار/ دنیا به اندازه ی قفسی تنگ می شود وقتی دلی برای دلی تنگ می شود/ تشنگی بهانه بود برای اینکه برای یک بار هم که شده...از لیوان تو اب بخورم... بین من و من ..یک دنیا فاصله انداختی.... و من به اندازه ی یک نخ سیگار ...سکوت می کنم.... هیچ کس لایق محبت تو نیست انان که هر از گاهی خسته می شوند از تنهایی و نگاهی می اندازند طرفت لیاقت ...غم خوردن را ندارند سوتی...و فوتی...و هری ...فری... مغرور نیستم اما لزومی نمی بینم با هر کسی......فک بزنم/ ادما هم...عیارشان ...متفاوت است ناب ها هیچ وقت ضایع نمی شوند....حتی اگر یک دنیا دشمنی کنند/ تمام ادم هایی که با ما زیر سقف این اسمان رنگی نفس می کشند...ادم نیستند....فقط خدا می داند ان طرف قضیه چ خبر است/ بعضیا اون قدر مهربونند که ادم حس میکنه تو دنیا .....فقط یه نفر نفس می کشه مابقی وجود خارجی ندارند اون قدر بزرگ باش که بدترین عذاب گرفتن خودت از دیگران باشه... یک حقیقت اشکار است هم تولد..هم مرگ انسان تنهایی...با اوست حتی انان که عاشق ما می شوند روزی تنهایمان خواهند گذاشت مهم احساس ارامش است و اینکه بعضیا راحت حرفت بفهمند...نیازی نباشه...خودتت بکشی تا یه کلمه بفهمونی..... تک دل را باید برای کسی روی زمین...زیر پا لهش کرد ... که دلش تک باشد همانی که با غمت اشک ریزان.. ...می شود چشم دلش/ دوست داشتن یک نفر...تا قیامت ان زمان که حرکات عقربه های ساعت....از تپیدن ثابت می مانند هنر است.... تو هنر مندی عشق بورز.... هیچ ...هوایی ناپایدارتر از ...هوای ادم های نیست امروز می ایند...داغ داغ فردا می روند سرد سرد همین یک تو در من تکرار نمی شوی...و این ضمیر لعنتی ...مثل ایینه دق می دهد وقتی هر چه نگاهش میکنم تصویرت نیست/ زمانی که برای اولین بار تو را خواهم بوسید کار های ناتمامت را به همه بگو بدان تو در جاده ای بی باز گشت قدم گذاشته ای...که هیچ شباهتی به خیابان های شهر ندارد بی تردید...باتردید کم می اوری/